ماه زیبای ربیع شروع شد. ماهی که با میلاد پر برکت پیامبر صلی الله علیه و اله همراهه. صبح جمعه با همسر جان راه افتادیم و در یک دعای ندبه دلچسب شرکت کردیم. برای صبح جمعه چیزی قشنگ تر از دعای ندبه دو نفری نیست. وقتی که بر میگشتیم خونه انگار که کوهی از روی دوشمون برداشته شده بود. دو ماه عزاداری و الان احساس خوشحالی از اینکه توفیق داشتیم در عزایاولاد پیامبر صلی الله علیه و اله شرکت کنیم. سرراهمون کمی حلیم خریدیم. اما نه برای صبحانه. چون صبحانه رو تو مجلس دعای ندبه خوردیم خریدیم برای روزهای اینده اخه دور و بر ما فقط صبح های جمعه حلیم پزون! هست.
همسر جان عاشق حلیم هست . اما معده من تحمل خوردن حلیم زیاد نداره.